سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۶
تو را چه غم که یکی در غمت به جان آید. که دوستان تو چندان که میکشی بیشند. مرا به علت بیگانگی ز خویش مران. که دوستان وفادار بهتر از خویشند. غلام همت رندان و …
سعدی شیرازی :: توانگران که به جنب سرای درویشند
تو را چه غم که یکی در غمت به جان آید. که دوستان تو چندان که می کشی بیشند. مرا به علت بیگانگی ز خویش مران. که دوستان وفادار بهتر از خویشند. غلام همت رندان و …
مرا به علت بیگانگی ز خویش مران
تو را چه غم که یکی در غمت به جان آید. که دوستان تو چندان که میکشی بیشند. مرا به علت بیگانگی ز خویش مران. که دوستان وفادار بهتر از خویشند.
توانگران که به جنب سرای درویشند
مرا به علت بیگانگی ز خویش مران. که دوستان وفادار بهتر از خویشند. من را به دلیل اینکه با تو خویشاوند نیستم، از خودت دور نکن. چرا که دوستان وفادار حتی از …
شماره ٢٣٦: توانگران که به جنب سراي درويشند
تو را چه غم که يکي در غمت به جان آيد. که دوستان تو چندان که مي کشي بيشند. مرا به علت بيگانگي ز خويش مران. که دوستان وفادار بهتر از خويشند. غلام همت رندان و …
مرا به علت بیگانگی ز خویش مران/که دوستان وفادار، بهتر از خویشند.
Paremia ; Idioma: فارسی ; Enunciado: مرا به علت بیگانگی ز خویش مران/که دوستان وفادار، بهتر از خویشند ; Traducción literal: No me eches de aquí por ser un extraño, …
توانگران که به جنب سرای درویشند
تو را چه غم که یکی در غمت به جان آید, که دوستان تو چندان که میکشی بیشند. مرا به علت بیگانگی ز خویش مران, که دوستان وفادار بهتر از خویشند. غلام همت رندان و …
شعر توانگران که به جنب سرای درویشند
تو را چه غم که یکی در غمت به جان آید. که دوستان تو چندان که میکشی بیشند. مرا به علت بیگانگی ز خویش مران. که دوستان وفادار بهتر از خویشند. غلام همت رندان و …
اشعار مولانا جلال الدین محمد بلخی | مرا به علت بیگانگی ز خویش مران
مرا به علت بیگانگی ز خویش مران که دوستانِ وفادار بهتر از خویشند… #سعدی.
توانگران که به جنب سراي درويشند { شعر کامل }
تو را چه غم که يکي در غمت به جان آيد که دوستان تو چندان که مي کشي بيشند. مرا به علت بيگانگي ز خويش مران که دوستان وفادار بهتر از خويشند. غلام همت رندان و …